تحلیل عقیدتی توسعه و تکنولوژی

امروزه کسی تردید ندارد که تکنولوژی های امروزین و نیز برنامه های توسعه محوارنه ی برنامه ریزی شده، ریشه در وقوع انقلاب صنعتی انگلستان دارد. این انقلاب در بستر اومانیسم به وقوع پیوسته یا به عبارت بهتر، این انقلاب در زمانی که اومانیسم بر همه شئون زندگی فردی و اجتماعی در غرب سایه افکنده بود و تا کنون نیز ادامه دارد، به وقوع پیوست. اومانیسمی که محوری ترین شعار آن، انسان گرایی است و خدا را از ساحت نیات و انگیزهای انسانی به کناری می زند.

در اومانیسم، انسان نه به منشأ خلقتی به نام خدا» نظر دارد و نه به مقصدِ راهی به نام معاد» توجهی. در این آیین، انسان از دو سو، ارتباطش با ملکوت منقطع می گردد. در کلامی واضح تر، اومانیسم، مکتبی است مبتنی بر نفس اماره که مطابق آموزه های آن، انسان می تواند هر خواسته ای که می خواهد، داشته باشد و آن را به گونه که می خواهد پیگیری و برآورده  کند. حال اگر ازاین منظر، به مقوله توسعه و تکنولوژی» نظر بیافکنیم، آن را ناقل فرهنگی شیطانی خواهیم دانست.

طبق دیدگاه فوق، کشور و تمدنی که بخواهد با تکنولوژی زدگی به پیشرفت و اعتلای اقتصادی خود دامن بزند (چه این تکنولوژی باعث توسعه آن کشور بشود چه نشود)، لاجرم فرهنگ غرب را در فرهنگ خود نفوذ داده و استقلال فرهنگی خود را از دست خواهد داد. به جهت فهم هرچه دقیق تر و کامل تر مطالب پیش گفته ، لازم است به این نکته توجه شود که یکی از اصلی ترین انگیز های انقلاب صنعتی، به مثابه پدیده ای ریشه دار در فرهنگ اومانیستی ، کسب سود است. انگیزه ای که محوری ترین هدف اقتصادی، اجتماعی و حتی ی را در غرب شکل می دهد. کسب سود به عنوان هدف کلیدی و نهایی در زندگی، از القائات نفس اماره است و این مسئله ای نیست که (حداقل از منظر اعتقاد دینی) قابل انکار باشد. آیا سوق یافتن بنیان های فرهنگی یک جامعه به سمت القائات و مومت نفس اماره (بخشی از وجود انسان که به آسانی مورد دسترسی و نفوذ شیطان قرار می گیرد)، نمی تواند خانمان سوز و ویران گر باشد؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها